در دهه 1960 ، بازارهای حومه در ایالات متحده به طور فزاینده ای از رستوران های فست فود اشباع می شدند و زنجیره های بزرگ به دنبال گسترش شهرهای داخلی بودند. تقریباً در همان زمان ، محله های شهری با شورش هایی که در واکنش به تنش های طولانی مدت با پلیس و ترور مارتین لوتر کینگ جونیور آغاز شده بود ، آشفته شده بود. از اواخر دهه 1960 ، این تحولات به مشارکت بین شرکت های فست فود و فدرال اطلاع می دهد. برنامه هایی که به یارانه فست فود کمک می کند.
این شورش ها تصاویری از مناطق جنگی شهری را به وجود می آورد - ستونهایی از دود ناشی از استراحت در ویترین فروشگاه ها ، غارت ها و درگیری های جوانان سیاه پوست و پلیس سفیدپوش با تجهیزات کامل ضد شورش. آنها از اواسط تا اواخر دهه 1960 در جوامع عمدتا آفریقایی-آمریکایی برگزار می شدند. در حدود 1900 شورش بین سالهای 1965 و 1968 اتفاق افتاد. معروف "تابستان گرم داغ" سال 1967 به تنهایی شاهد 176 شورش بود. تخمین زده می شود 200 آمریکایی ، از جمله شرکت کنندگان در شورش ، اطرافیان ، آتش نشانان و پلیس ، در برخی از شورش های فاجعه بار کشته شوند. یکی از ناظران اظهار داشت: "آمریکا در لبه آتشفشان ایستاد."
بسیاری از آفریقایی تبارها در نتیجه رفاه اقتصادی پس از جنگ توسط آمریکا رها شده بودند و در نتیجه سیاست ها و شیوه های تبعیض آمیز نژادی مسکن ، آنها در جوامعی زندگی می کردند که به طور فزاینده ای از فقر متمرکز ، بیماری ناخوشی ، بی توجهی ، جرم و جنایت ، مسکن ضعیف و مدارس ناموفق برخوردار بودند. شاید ویران کننده ترین ، واتس ، نیوارک ، دیترویت و دیگر شهرهای قابل اشتیاق مملو از بیکاری ، یک مشکل همیشگی که با کاهش تولید در نیمه دوم قرن بیستم تشدید شده است.
رئیس جمهور ریچارد نیکسون ، مانند سلف خود لیندون جانسون ، برنامه های توسعه اقتصادی سیاه را راهی برای "کاهش ناآرامی های شهری" می دانست. در طول مبارزات انتخاباتی خود ، نیکسون متعهد شد که برنامه هایی برای کمک به آفریقایی آمریکایی ها ایجاد کند ، مباهات می کند که پس از اجرای برنامه های خود ، "یهودی ها به تدریج ناپدید می شوند"
در پانزده محله شهری آفریقایی-آمریکایی در اطراف کشور که از سال 1965 تا 1967 شورش روی داد ، فقط حدود یک چهارم کل مشاغل متعلق به سیاه پوستان بود. در سال 1969 ، 22 میلیون آفریقایی آمریکایی این کشور تقریبا 11 درصد از کل جمعیت را تشکیل می دادند ، اما آنها فقط 2.2 درصد از کل مشاغل ایالات متحده را در اختیار داشتند.
یکی از راههای پاسخ دولت فدرال به تقاضای اشتغال و توسعه اقتصادی در جوامع آفریقایی-آمریکایی پس از ناآرامی ها ، تضمین وام برای مشاغل تحت مالکیت سیاه پوستان در شهرهای داخلی بود. اداره كسب و كار كوچك اعلام كرد كه آژانس "نقش اصلی را در ایجاد زندگی اقتصادی جدید و امید به محله های یهودی نشین ملت ایفا كرده است." ضمانت های وام SBA وعده داده شده است که موسسات وام دهنده را تا 90 درصد وام های وام گیرندگان در صورت نکول این وام ها پرداخت کنند. پشتیبانی SBA چرخ های دسترسی اعتباری را چرب می کند ، زیرا وام دهندگان احتمالاً با تأیید وام های پیش فرض توسط آژانس فدرال ، وام ها را تأیید می کنند.
رابرت ام. روزنبرگ ، رئیس Dunkin 'Donuts ، تلاش های دولت فدرال را برای ارتقا businesses مشاغل کوچک متعلق به سیاه پوستان (و به ویژه حق رای دادن) تمجید کرد. موقعیت وی همچنین توانایی بالقوه پیشرفت شرکت خود را داشت. با کمک ضمانت های وام از طرف SBA ، Dunkin 'Donuts می تواند حق رای دادن جدیدی را افتتاح کند. و این دقیقاً همان اتفاقی است که افتاده است. سوابق نشان می دهد که زنجیره پیراشکی مستقر در ماساچوست یازده ضمانت وام SBA به ارزش 414،700 دلار (به دلار 1970) دریافت کرده است.
شرکت های فست فود مشتاق افتتاح فروشگاه های فست فود در مراکز شهری آمریکا بودند و از اوایل سال 1964 برای برنامه های استخدام حق امتیاز اقلیت خود از شرکت های بزرگ فست فود درخواست می کردند.
حق رای دهندگان آمریکایی آفریقایی تبار هنگامی که صنعت در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 گسترش یافت و به مکانهای عمدتا اقلیت در داخل شهر گسترش یافت ، مورد توجه شرکت های فست فود قرار گرفت. در دهه 1980 ، صاحبان حق رایزنی سیاه به دنبال جلب و نگهداری مصرف كنندگان آفریقایی-آمریكایی بودند كه در خط اصلی صنعت فست فود ضروری هستند. در سال 1985 ، علی رغم ثبت 11.7 درصد و 12.1 درصد از کل جمعیت ایالات متحده در سرشماری های 1980 و 1990 ، مشتریان آفریقایی-آمریکایی 15 درصد از کل فروش فست فود را به خود اختصاص دادند. حق رای دهندگان سیاه به عنوان راهی آشکار برای دستیابی به رستوران های آفریقایی-آمریکایی در جوامع شهری به نظر می رسید.
برخی از رستوران های فست فود که در دهه 1970 بودجه فدرال دریافت می کردند ، ظاهراً برای تبلیغ "شرکت اقلیت" بود ، در واقع تحت مالکیت و کنترل سفیدپوستان بود. در این دهه طرح هایی وجود داشت که در آن سفید پوستان برای استفاده از برنامه های دولتی در نظر گرفته شده برای کارآفرینان آفریقایی-آمریکایی ، شرکای سیاه چهره را نصب می کردند. غول های فست فود سرانجام تشخیص دادند که مالکیت سیاه پوستان برای دستیابی به مشتری در محله های اکثریت سیاه پوست بسیار مهم است. ساکنان شهرهایی مانند کلیولند روشن کردند که هیچ چیز دیگری را قبول نمی کنند ، حق تحریم ها و در نهایت مجبور کردن حق رای دادن متعلق به سفیدپوستان برای فروش به کارآفرینان یا سازمان های آفریقایی-آمریکایی.
این وقایع شرکت مک دونالد را بر آن داشت تا تحویل دهد "بخشنامه ای درخواست می شود که مالکان سفیدپوست در مناطق درون شهری به مالکان سیاه پوست علاقه مند بفروشند"به گفته مورخ نیشانی فریزیر. در نتیجه این دستورالعمل ، حق رای دهندگان آفریقایی-آمریکایی بیست و یک مرکز مک دونالد در دیترویت ، اوکلند ، کانزاس سیتی ، سنت لوئیس ، لس آنجلس ، شیکاگو ، دنور و دیتون ، اوهایو به دست آوردند - تحولی که Burger King سعی در تکرار آن در امتیازات داخلی خود را دارد.
در حالی که مالکیت فست فود به رشد کارآفرینان آفریقایی-آمریکایی کمک کرده و مشاغل ایجاد کرده است ، اما توسعه معنادار اقتصادی را در محله های اقلیت که هم سیاستگذاران فدرال و هم حق امتیاز دهنده های فست فود دهه ها قبل قول داده اند ، تسهیل نکرده است. مشاغل ورودی در زنجیره های اصلی فست فود شهرت زیادی دارند و دستمزد بسیاری از کارمندان آنها بسیار پایین است به طوری که واجد شرایط برنامه های دولتی مانند Medicaid و تمبرهای غذایی هستند (که اکنون برنامه کمک تغذیه تکمیلی نامیده می شود). اینکه موارد اصلی در رستوران های فست فود به چاقی و سایر بیماری های مزمن مرتبط با رژیم غذایی در میان مصرف کنندگان مکرر فست فود کمک می کند ، این سisesال را مطرح می کند که آیا دولت باید یارانه زنجیره های فست فود را از طریق ضمانت های وام اداره تجارت کوچک ادامه دهد؟
در حال حاضر ، فست فود در بسیاری از محله های اقلیت های درون شهری به عنوان گزینه پیش فرض غذاخوری باقی مانده است. مطالعات بررسی توزیع جغرافیایی رستوران های فست فود نشان داده است که در بسیاری از شهرهای آمریکا ، جوامع اقلیت بیشتر از مناطق دارای اکثریت سفید ، رستوران های فست فود دارند. در یک مطالعه در سال 2004 ، محققان نقشه برداری از رستوران های فست فود در نیواورلئان را کشف کردند و دریافتند که مناطق خرید در جوامعی که 80 درصد آمریکایی آفریقایی تبار بودند به طور متوسط شش فروشگاه فست فود بیشتر از مناطق سفید و هم اندازه دارند.